مفهوم ژانر، برگرفته از کلمهی فرانسویِ genre به معنای «نوع»، «دسته» و مشتق از واژه ی لاتینی genus است.
هر ژانر به مجموعهای از ویژگیهای مشترکی اشاره دارد که دسته بندیِ اشکالِ گوناگونِ بیان هنری یا محصول فرهنگی را امکانپذیر میکند. اما این واژه در سینما معنای بسیط تری به خود میگیرد. در نظریه ی فیلم، ژانر مبحثی ست که برای دستهبندی فیلم ها بر اساس شباهتهای روایتی که فیلم بر آنها بنا شده است شکل میگیرد. علاوه بر تفاوت اصلی بین گونه ی مستند و داستانی در فیلم، ژانر میتواند در گونههای دیگری نیز تقسیمبندی شود. از جمله ژانرهای که در تاریخ سینما قدمت طولانی دارد و گاهی زیر مجموعه ی ژانرهای دیگری از جمله: ژانر درام، وسترن، نوآر، جنایی، جنگی، و علمی تخیلی هم قرار گرفته، ” ژانر جاده ای ” یا سینمای جاده ای است.
ژانر جاده ای یا سینمای جاده ای:
سینمای جادهای یک ژانر سینمایی موفق و پرطرفدار است که در آن شخصیت محوری قصه ـ یا تعدادی کاراکتر ـ با ترک منزل و محل زندگی خود راهی سفری کوتاه یا طولانی، از مکانی به مکان دیگر میشوند. آنها معمولا به این دلیل خانه و کاشانه خود را ترک میکنند تا بتوانند از وضعیت موجود و موقعیتی که در آن گرفتار شدهاند، فرار کنند. به این ترتیب، بخش مهمی از داستان یک فیلم جادهای در سفر و در جادهها اتفاق میافتد.
سینمای جادهای ریشههای خود را در افسانهها یا سفرهای افسانهای دارد که در این رابطه میتوان اساطیری مثل اودیسه و آنید (قهرمان اساطیری ایتالیای باستان) را مثال زد. فیلم جادهای یک طرح و نقشه استاندارد دارد که توسط فیلمنامهنویسان مورد استفاده قرار میگیرد و حکم نوعی تغییر و تحول روحی و روانی در کاراکتر اصلی قصه را خواهد داشت. در این حالت، داستانی روی پرده سینما تعریف میشود که در آن معمولا قهرمان ـ شخصیت مرکزی ماجرا ـ در طول ماجرا و قصه تغییر میکند، رشد میکند یا بهبود یافته و بهتر میشود. مضمون «حرکت در طول جاده» همزمان با تولد سینما در اروپا و آمریکا حیات خود را آغاز کرد، اما در سالهای پس از پایان جنگ جهانی دوم بود که رشد کرد و بارور شد. این مساله هم بیارتباط با شکوفایی تولید اتومبیل و رشد تکنولوژی در این عرصه نبود. به همین خاطر است که توجه به فیلم های جادهای به عنوان یک ژانر سینمایی، پس از نمایش فیلمهایی مثل «ایزی رایدر» و « بانی و کلاید» در دهه ۶۰ میلادی شکل گرفت و سمت و سوی مشخصی پیدا کرد.. هم رسانه ی سینما و هم رسانه ی تلویزیون در طول این سالها استفاده زیادی از جاده کردهاند. شاید بتوان این جمله معروف را به عنوان تعریفی خوب از سینمای جادهای ارائه کرد؛ جذابیت و طنز فیلم جادهای این است که ضعیفها از بین رفته و جاده را ترک میکنند و فقط قویها در آن باقی میمانند.
حال اگر به جاده به عنوان میدان رقابتی در زمینه ی حمل و نقل بنگریم؛ که در آن تنها قوی ترها باقی می مانند به مبحث هوشمندسازی جاده ای برمیخوریم. با بروز تکنولوژی های نوین در همه ی ابعاد زندگی، آسایش و راحتی شرط اول هر ایده ی تکنولوژیک خواهد بود.
فیلم جادهای حکم وسیلهای برای یک نفر یا گروهی کوچک از آدمها را دارد که به دنبال فرار از دنیایی هستند که در آن زندگی میکنند و در طول سفر خود در جادههای بیانتها هستند که به نوعی رستگاری و رهایی میرسند. پرسشی که مطرح میشود این است که چه کسانی بیشتر از بقیه دوست دارند در این جادهها باشند؛ آدمهای قوی و مصمم یا ضعیف و سستارادهها؟ جذابیت فیلمهای ژانر جادهای این است که ضعیفها در آن از پا میافتند و کنار میکشند و فقط این قویها هستند که باقی مانده و به راه و سفر خود ادامه میدهند. جاده توانایی آن را دارد که آدمی را دوباره از نو بنا کند یا او را درهم بشکند. هر آدمی که قدم در راه جاده میگذارد باید هوش و توانایی تشخیص راه درست را در شرایط و موقعیتهای سخت داشته باشد.
با این وجود، از تاریکترین تا پیش پا افتادهترین فیلمهای جادهای همه دارای برخی تشابهات و وجوه مشترک هستند که در تمام آثار این ژانر حضور دارد: یک جاده و یک دلیل قانعکننده ی اقتصادی ـ اجتماعی برای سفر که بیشتر تحلیل جامعه ی پسا صنعتی است.
اما پس از پیدایش ایده ها و نظریه های مختلف در زمینه ی ” حمل و نقل هوشمند” سینما در ژانر جاده ای دارای تولیدات مختلفی ست.
زمانی که نام جاده را می شنویم، بی اختیار واژه ها و عبارت هایی همچون سفر، رهایی و دل کندن از شهر و دیار و اشتیاق برای رفتن و کسب ” تجربه هایی نوین” به ذهن می رسد. سینمای جاده ای نیز چنین فرهنگی را در دل خود می پروراند.
نویسنده:رضا عباسی